کلید آداب معاشرت شماره 3
شفافیت مطلق در همهچیز (Absolute Clarity)
ممکن است شما در دورهها یا کلاسهای آموزشی مرتبط با آداب معاشرت(اتیکت) شرکت کرده باشید؛ اما احتمال دارد تا به حال دربارهی این کلید مهم یعنی «شفافیت مطلق» صحبت چندانی نشنیده باشید. در اغلب کتابهای مربوط به آداب معاشرت هم نیز بهندرت به این موضوع پرداخته شده است.
در حالیکه این اصل، یکی از مهمترین مواردیست که میتواند در تمامی جنبههای ارتباطی زندگی انسان اثرگذار باشد. برای روشنتر شدن موضوع، به مثالی توجه فرمایید:
فرض کنید فردی از همسر خود بپرسد: «آیا ظاهر من مناسب است؟»
و همسر پاسخ دهد: «خوبی.»
این واژه چه معنایی دارد؟ منظور از «خوبی» چیست؟ آیا منظور آن است که رنگ لباسها هماهنگ است؟ یا اینکه لباسها زیبا هستند؟ یا به شخص موردنظر میآیند؟ کدام بُعد از ظاهر، مطلوب بوده است؟
در برخی از دورههای آموزشی و کارگاههایی که برگزار میکنم، از شرکتکنندگان درخواست میکنم فرم نظر سنجی که تنها حاوی دو پرسش است را تکمیل نمایند:
1- از ۰ تا ۱۰، چه نمرهای به این کارگاه میدهید؟
2- چه تغییری لازم است تا نمرهی کامل از شما دریافت کنیم؟
با اینکه این پرسشها بسیار ساده هستند، اما در بسیاری از موارد، پاسخها شفاف و روشن نیستند.
برای نمونه، فردی نمرهی ۷ داده و نوشته است: «انتظارات ما بیشتر بود.»
اما مشخص نکرده است که چه انتظاری داشته و چه چیزی در کارگاه، مطابق انتظار او نبوده است. این نوع بازخورد، فاقد کارایی و وضوح لازم است.
فرد دیگری نمرهی ۸ داده و نوشته است: «همهچیز عالی بود.»
در اینجا نیز این پرسش مطرح میشود که اگر همهچیز واقعاً عالی بوده، چرا نمرهی کامل اختصاص نیافته است؟
نمونهای دیگر:
زمانیکه از کسی میپرسیم «فلان شخص چگونه فردیست؟»
و پاسخ میشنویم: «آدم خوبی نیست.»
در این وضعیت، هم پرسش ما دارای ابهام است، و هم پاسخ ارائهشده.
پرسش مبهم است، زیرا دامنهی گستردهای دارد. منظور از «چگونه فردیست؟» دقیقاً چیست؟ آیا منظور، ویژگیهای اخلاقی اوست؟ مهارتهای شغلی؟ روابط اجتماعی؟
باید این اصل را بپذیریم که : “سوال غلط ما را به جواب غلط هم میرساند”
پاسخ نیز مبهم است. «آدم خوبی نیست» به چه معناست؟ یعنی فرد مورد نظر بینظم است؟ بداخلاق است؟ اصول انسانی را رعایت نمیکند؟ کدام ویژگی از او باعث شده این برداشت شکل بگیرد؟
عدم شفافیت، یعنی آنچه گفته میشود یا انجام میگیرد، دیگران را مجبور به حدسزدن میکند.
زمانیکه مخاطب نمیتواند منظور دقیق شما را دریافت کند، تفاوت ادراکی ایجاد میشود؛ و این یعنی شفافیت به اندازهی کافی وجود نداشته است.
معیار شفافیت چیست؟
اگر ۱۰ نفر با پیشینههای فرهنگی متفاوت (از شهرها یا کشورهای مختلف) یک پیام را دریافت کنند و همگی برداشت نسبتاً مشابهی داشته باشند، میتوان گفت آن پیام شفاف بوده است. منظور این است که سخن، نوشته یا رفتار ما باید تا حد امکان واضح، جزئی و بدون ابهام باشد به طوری که اگر چند نفر پیام ما را شنیدند یا خواندند تقریبا همه برداشت های یکسان داشته باشند
متأسفانه در فرهنگ عمومی ما، کمبود شفافیت بسیار مشاهده میشود.
از ضربالمثلهایی مانند «به در گفتم دیوار بشنوه » گرفته تا رفتارهایی نظیر تعارفهای بیپایه یا انتظار برای فهمیدهشدن بدون بیان روشن خواسته.
تفاوت ادراکی؛ مانعی پنهان در مسیر ارتباط مؤثر
هر زمان که فردی چیزی را بیان میکند یا رفتاری انجام میدهد، اما مخاطب او منظور واقعیاش را بهدرستی درک نمیکند، تفاوت ادراکی رخ داده است.
تفاوت ادراکی یعنی ادراکی که گوینده از سخن خود دارد، با ادراکی که شنونده از همان سخن دارد، هم راستا نیست.
به بیان ساده:
من جملهای گفتهام، اما مخاطب چیز دیگری برداشت کرده است.
در چنین حالتی، مسئولیت ما به عنوان گوینده آن است که تا حد امکان، وضوح و شفافیت را افزایش دهیم تا این تفاوت به حداقل برسد.
ممکن است هیچگاه نتوانیم تفاوتهای ادراکی را به صفر برسانیم، زیرا هر انسان با پیشزمینهها، تجربیات و نظام فکری متفاوتی به سخن ما گوش میدهد.
اما میتوان و باید تلاش کرد این فاصله را تا حد ممکن کاهش داد.
برای مطالعهی کلید قبلی آداب معاشرت اینجا کلیک کنید
دیدگاهتان را بنویسید